ماژیننیوز، نصراله صیادبیرانوند؛ انگار دستانش از نوشتن خسته نمیشد پشت سر هم درس را روی تختهسیاه مینوشت و توضیح میداد در عین حال حواسش به همه دانشآموزان بود کوچکترین صدایی که در کلاس به گوش میرسید سر میچرخاند و مستقیم به دانشآموز نگاه میکرد انگار میدانست صدا از کدام میز بلند شده است.
خردهریزههای گچ پشت دستانش همچون برف بر روی زمین نقش بسته بود با صبر و حوصله پاسخ سوالات زیاد و گاها بیربط همه دانشآموزان را میداد یکیدو نفر هم که نبودیم قریب به ۳۰ نفر که سه نفری در میز و نیمکتهای چوبی مینشستیم.
گاهی اوقات حرفها و بازیگوشیهای زنگ تفریح را هم سر کلاس میآوردیم و حین درس دادن مدام درِ گوش هم پچپچ میکردیم؛ خُب طبیعی بود که صبر معلم اندازهای داشت و ادامه ماجرا را هم که بیشتر دانشآموزان آن دوره میدانند.
فکر کنم همه بچههای نسل ۶۰ چنین اوقاتی را تجربه کرده باشند، اگرچه سختگذر و در برخی موارد دیرگذر بود اما دورانی بود که در ذهن همه ما ثبت شده و حسرت بازگشتش را میخوریم.
امروز هم تقریبا برخی از بچههای متولد دهه ۶۰ رسانه توی یک کلاس درس با همان میز و نیمکتهای چوبی کنار هم بودیم معلم کلاس درس امروز ما یونس بهاروند بود با ایده زیبای صیاد درگاهپور روابطعمومی آموزشوپرورش لرستان دیداری با برخی از رسانههای استان به مناسبت بزرگداشت مقام معلم در یکی از مدارس لرستان برگزار گردید.
همه بچههای کلاس درس تبسمی بر لب داشتند انگار آنها هم مثل من تمام حواسشان به خاطرات مدرسه رفتن و سر کلاس درس دهه خودمان بود.
گرچه خبری از تختهسیاه و گچ و چوب معلم نبود در عوضش میز و نیمکتهای چوبی بود که همه ما را به سالهای نهچندان دور درس خواندن و درس نوشتن زمان خودمان پرت کرد.
ایکاش میتوانستیم همه سالهای پشت سر گذاشته را با همان چند سال دوران ابتدایی عوض میکردیم چیزی که میدانم بعید است.
پایگاه خبری ماژیننیوز در انتها از خلاقیت مجموعه روابطعمومی آموزشوپرورش لرستان نهایت قدردانی و تشکر را دارد که به نوبهی خود توانست خاطرات آنروزها را برای ما بازسازی کند.
در کلاس درس امروز از تعدادی از دانشآموزان دهه شصت رسانه تصاویری به ثبت رسید.
انتشار مطلب و تصاویر با ذکر منبع بلامانع است.
پایان/