به گزارش پایگاه خبری ماژیننیوز، پیدایش رژیم صهیونیستی اسرائیل با سیاستهای کاملا غربی در بین کشورهای مسلمان در این حوزه، یکی از مهمترین چالشها را برای این حوزه بوجود آورده است.
وجود کشوری قدرتمند همچون روسیه از لحاظ نظامی، شرایط جغرافیایی خاص، ذخایر و تولید انرژی و همچنین سیاستهای قوی و حاکم بر منطقه، و وجود کشوری همچون ترکیه که مهمترین عامل قدرتمند بودن این کشور اینکه جزو اروپا و همچنین جزء ناتو میباشد.
اسرائیل که نمادی از کشورهای آمریکا و انگلیس است به عنوان نماینده یا پایگاهی برای این کشورها بوده که سیاستهای غربی در این کشور پیاده و در منطقه به اجرا در میآید شاید هم دلیلی بر رونق فروش تسلیحات حملهای و دفاعی غربیها بر کشورهای حوزه خاورمیانه باشد.
خاورمیانه یکی از ثروتمندترین مناطق دنیا به شمار میآید، کما اینکه بیش از ۹۰ درصد کشورهای تشکیل دهنده این حوزه از وضعیت دفاعی و اقتصادی ضعیفی برخوردار هستند.
وجود کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک سد بزرگ، بعنوان یک مانع برای اهداف کشورهای سلطهگر شده است.
شاید اگر کشوری همچون ایران که در منطقه اقتصادی بهنام خلیج فارس در بهترین موقعیت نبود، جهان عرب با تهدیدهای بسیار جدیتری مواجه میشد که حتی برای فروش منابع نفتی و گازی هم بصورت غیرمستقیم دست به دامان جهان غرب و کشورهای استعمار بودند.
اما همه دنیا این را شاهد هستند که جمهوری اسلامی ایران همواره در تلاش بوده که امنیت منطقه را برقرار کند و تا کنون هزینههای بسیار زیادی را نیز تحمیل شده، اما تاکنون در این امر بسیار موفق بوده و نگاهها بر ایران بهعنوان قدرت برتر در منطقه خاورمیانه میباشد.
بزرگترین ضعف کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی خاورمیانه، خصوصا دول عرب، مصرف کننده بودن آنهاست چون از وضعیت اقتصاد و تولید ضعیفی برخوردارند.
از جمله دلایل دیگری که باعث شده کشورهای استعمار ستیز و قالبگر توسعه به سمت خاورمیانه بیایند این است چون نیاز جهان صنعتی به منابع انرژی مطمئن و همچنین نیاز به داشتن منابعی مستقل برای تامین نیروگاهها و چرخههای اقتصادی و همچنین فروش تسلیحات و ادوار جنگی به این کشورهاست، چون کشورهای مناطق خاورمیانه که عمدتا عرب هستند همیشه ترس از تهدیدات داخلی و خارجی دارند، از همین رو پیوسته اقتصاد آنها در گروه بینش کشورهای توسعهگر و استعمارگری همچون، آمریکا، فرانسه، انگلیس و… بوده است.
اخیرا پیمان همکاری اقتصادی ایران با چین، ایران با روسیه موجب یک پیمان فراملی در بین این سه کشور شده که میتواند علاوه بر فزون اقتصاد بر رشد قدرت نظامی ایران نیز بیشتر افزایش یابد.
وجود اسرائیل تهدیدی برای ایران نیست، بلکه ساختار تشکیل دولت اسرائیل دلیل بر ایجاد رعب و وحشت کشورهای عرب که از لحاظ درآمد فروش انرزی در وضعیت خوبی قرار دارند ولی در عین حال قدرت نظامی ضعیفی برای دفاع خود دارند، پس وجود اسراییل برای فروش ادوار نظامی و پیاده کردن اهداف پلید دولتهای غربی خصوصا آمریکاست.
برخی نظریهپردازان، سیاست آمریکا در منطقه خلیج فارس را با توجه به موقعیت محوری این منطقه، در راستای تلاشهای این کشور برای کسب جایگاه هژمونیک در سطح جهانی تعبیر میکنند.
با این حال، آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد و به رغم تلاش فراوان و صرف هزینههای هنگفت برای تثبیت موقعیت سلطه جویانه خود در منطقة خلیج فارس، با چالشها و موانع جدی رو به رو بوده است.
مخالفت بازیگران منطقهای مانند ایران با هژمونی آمریکا و ناکامیهای این کشور در عرصههایی مانند عراق و افغانستان و نیز بروز قیامهای مردمی علیه نظامهای دیکتاتوری عربی، از موانع عمده منطقهای هژمونی آمریکا در خلیج فارس محسوب میشود.
از طرف دیگر تلاش سایر قدرتهای بزرگ مثل روسیه برای اعمال نفوذ در منطقه، اقدامی برای موازنهسازی در مقابل آمریکا تلقی میشود.
گرچه درهم تنیدگی روابط و برخورداری از منافع مشترک در فضای جهانیشده، از سطح رقابت و تقابل قدرتهای بزرگ کاسته و در مقابل، سطح همکاریها را افزایش داده است، اما این موضوع به معنای حذف نگرانیهای آنها از برتری کامل یک بازیگر در برابر سایر بازیگران نیست، بنابراین هرچند تلاش موازنهجویانه سختافزاری و نظامی، دیگر جایگاه چندانی در استراتژی قدرتهای بزرگ ندارد، اما تلاشهای موازنهجویانه در شکل نرم آن همچنان ادامه دارد.
در حال حاضر در پیرامون مرزهای ایران، دولت عراق با نا امنیها و چالشهای مهمی روبرو است.
جمهوری اسلامی ایران روابط دوستانهای با دولت و ملت عراق دارد و همکاریهای نزدیکی بین دو کشور در حوزههای مختلف جریان دارد.
یکی از مشکلات دیگر حوزه خاورمیانه، روابط سرد شده بین دولتهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است.
اسرائیل همیشه در تلاش بوده روابط بین کشورهای ایران و عربستان به تیرگی کشانده شود چون از اتحاد ایران با کشورهای عرب بسیار ترس دارد.
و یک عامل دیگر چگونگی ایجاد توازن بین محور آمریکا_ اسرائیل از یک سو و ایران از سوی دیگر از موضوعات مهم رقابت منطقهای در وضعیت کنونی است.
تلاش برای به دست گرفتن زمام امور تحولات در کشورهایی مانند بحرین و سوریه و یمن از جمله این رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای است.
آمریکا و عربستان مانع از به ثمر رسیدن قیام مردم در بحرین شدهاند و در سوریه نیز قیام مردمی تبدیل به جنگ مسلحانه ویرانگر داخلی شده است.
به هر حال بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب نقطه عطفی در ایجاد موازنه قدرت جدید در منطقه خاورمیانه محسوب میشود.
پیش از این توازن قدرت در منطقه در سطح بازیگران کلاسیک یعنی دولتها صورت میگرفت که آسانتر و سریعتر بود.
باید توجه داشت که هر یک از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای افزایش نقش منطقهای خود را برای نیل به اهداف خاص خود میخواهند.
غرب و ترکیه نقش خود را بیشتر برای افزایش نفوذ و کسب رهبری سیاسی در جهان اسلام میخواهند.
ایران، روسیه، چین و حتی عربستان نقش خود را برای مهار تهدیدات و افزایش ضریب امنیت ملی خود دنبال میکنند.
بر این مبنا، محور مدل امنیتی، ایدئولوژی و اقتصاد همگی به عنوان ابزارهایی برای افزایش نقش بازیگران اصلی در منطقه در چارچوب معادلات قدرت صورت میگیرد.
از این سطح تحلیل، آینده توازن قدرت در منطقه بر رقابت دو بلوک از بازیگران منطقهای و بازیگران فرامنطقهای خواهد بود.
در بلوک بازیگران منطقهای، چهار بازیگر فعال و اصلی قدرت منطقه یعنی ایران، ترکیه، عربستان همراه با رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر پشت پرده و به ظاهر غیرفعال که منافع خود را از طریق آمریکا پیگیری میکند قرار در بلوک بازیگران فرامنطقهای نیز دو بازیگر اصلی آمریکا و روسیه هستند.
در انتها باید دید که مذاکرات برجام به چه صورتی دنبال میشود اگر شکل بگیرد علاوه بر قدرت نظامی دفاعی و تهاجمی ایران، قدرت اقتصادی نیز شکل خواهد گرفت و وضعیت ایران از این حیث رو به بهبودی خواهد رفت حدااقلترین اتفاق برای جمهوری اسلامی ایران این است که علاوه بر قدرت اول حوزه خلیج فارس و دریای جزء سه قدرت اول منطقه نیز خواهد شد.
باید منتظر نتیجه مذاکرات برجام بود.
پایانپیام/
ثبت دیدگاه